کافه تیف بهتازگی چهارمین نشست خود را تحت عنوان «بایدها و نبایدهای پرداخت خرد در هوشمندسازی شهری» برگزار کرد. در این نشست که با حضور حمید کردبچه مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات بانک مسکن، حسام مقصودلو عضو هیاتمدیره هلدینگ فناوری اطلاعات و نوآوری بانک تجارت، سعید فردانی مدیرعامل سازمان فاوای شهرداری اصفهان، هادی ابراهیمی مدیرعامل شرکت راهبرد هوشمند شهر و با حمایت هلدینگ فناوری اطلاعات بانک شهر برگزار شد، موضوع رابطه میان فناوریهای پرداخت و هوشمندسازی شهری از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گرفت.
حمید کردبچه مدیرعامل هلدینگ فناوری اطلاعات بانک مسکن در این نشست، بلاکچین را بهعنوان یکی از تحولآفرینترین فناوریهای روز برشمرد که در حال تغییر بسترهای اقتصادی و مالی است و گفت: درست همانطور که اینترنت توانست رسانهها و ارتباطات را دگرگون کند، بلاکچین نیز میتواند انقلابی در صنعت مالی ایجاد کند و به همین خاطر هم بسیاری از بانکهای بزرگ جهان مانند جیپی مورگان، از سال ۲۰۱۸ سرمایهگذاریهای کلانی در این حوزه انجام دادهاند. این بانکها با پیادهسازی زیرساختهای بلاکچینی، تلاش کردهاند فرایندهای مالی خود را سریعتر، امنتر و کارآمدتر کنند. در همین سال، سرمایهگذاریهای سنگینی در حوزه فناوری اطلاعات بانکی صورت گرفت که نتایج قابلتوجهی به همراه داشت.
او در ادامه گفت: در ایران، بحث استفاده از بلاکچین و فناوریهای مشابه همچنان مطرح است. یکی از حوزههایی که میتواند از این فناوری بهرهبرداری کند، پرداختهای خرد است. طبق آمار، حدود ۶۰ درصد از کل پرداختها را پرداختهای خرد تشکیل میدهد. این پرداختها شامل تراکنشهایی میشود که نیازهای روزمره شهروندان را پوشش میدهند، مانند پرداخت قبوض یا خرید بلیتهای حملونقل عمومی. ازآنجاکه حجم بالایی از تراکنشهای خرد از طریق سیستمهای پرداخت الکترونیکی انجام میشود، این بخش میتواند بستری مناسب برای پذیرش فناوریهای جدید مانند بلاکچین باشد.
کردبچه ادامه داد: در پرداختهای خرد، تمرکز اصلی بر فرد و سبک زندگی او است. تراکنشهای مالی روزمره، به شکلگیری پروفایلهای اقتصادی و رفتارهای مالی کاربران کمک میکند. این دادهها اهمیت زیادی دارند و حفاظت از آنها نیازمند قوانین و چارچوبهای امنیتی قوی است. یکی از مزیتهای بلاکچین در این حوزه، ساختار غیرمتمرکز آن است که میتواند امنیت و حریم خصوصی دادهها را تضمین کند. بااینحال، باید توجه داشت که استفاده از این فناوری در ایران نیازمند وضع قوانین و تنظیمگریهای دقیق است تا بتواند با قوانین اجتماعی و حقوقی کشور همخوانی داشته باشد.
او با تأکید بر این که فناوریهای جدید مانند بلاکچین نهتنها میتوانند فرایندهای مالی را تسهیل کنند؛ بلکه بستری برای ارتباطات و تعاملات بینالمللی نیز فراهم میآورند، ادامه داد: با ورود به شبکههای غیرمتمرکز، مرزهای جغرافیایی از بین میروند و امکان همکاری با جوامع و کشورهای دیگر فراهم میشود. این مسئله نیازمند تنظیمگریهای دقیق و شفاف در حوزههای مدنی و اقتصادی است تا بتوان از فرصتهای جدید به بهترین شکل استفاده کرد. یکی از چالشهای بزرگ در پذیرش و اجرای فناوریهای جدید، همگامی سیستمهای مالی و تنظیمگری با سرعت تحولات فناوری است. نظام تنظیمگری فعلی که عموماً بهصورت منفعل عمل میکند، نیاز به تغییروتحول دارد. برای بهرهبرداری از فناوریهای تحولآفرین، نیازمند یک رویکرد فعال و پیشگیرانه هستیم. تنظیمگری پرو اکتیو (فعالانه) بهجای تنظیمگری پس از وقوع مشکلات، میتواند پیش از ایجاد بحرانها، به بهبود شرایط کمک کند و از بروز چالشهای بزرگ جلوگیری کند.
مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات بانک مسکن با اشاره به بانکها و مؤسسات مالی خارجی گفت: در سطح بینالمللی، بسیاری از بانکها و مؤسسات مالی با موفقیت از فناوریهای نوین استفاده کردهاند. بهعنوانمثال، برخی بانکها شعبههایی در بیش از ۶۴ کشور دنیا دارند و توانستهاند سرویسهای مشابهی را در تمامی این کشورها ارائه دهند. این تجربه نشان میدهد که با استفاده از ظرفیتهای فناوری، میتوان فرایندها را بومیسازی کرد و به نیازهای محلی پاسخ داد.
او آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی را یکی از مهمترین مباحث در هوشمندسازی شهر دانست و درباره آن اظهار داشت: یکی از مهمترین مباحث در این حوزه، آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی است. فناوریهای مالی و بانکی به طور مداوم در حال تغییر و تحولاند، بنابراین لازم است که افراد شاغل در این حوزه بهروز باشند و بتوانند از فناوریهای جدید بهره بگیرند. بهعلاوه، تنظیمگریهای مالی نیز باید با سرعت تحولات همگام باشد و قوانین و چارچوبهای جدیدی وضع کند تا بتواند از بروز مشکلات و چالشهای آتی جلوگیری کند.
کردبچه در نهایت اضافه کرد: فناوریهای نوین مانند بلاکچین و پرداختهای الکترونیکی، میتوانند به طور قابلتوجهی فرایندهای مالی را تغییر دهند و بهبود بخشند. بااینحال، این تحولات نیازمند تغییر در رویکردهای تنظیمگری، توانمندسازی نیروی انسانی و تطابق با قوانین محلی و بینالمللی هستند. او معتقد است که تنها در این صورت، میتوان از ظرفیتهای این فناوریها بهخوبی بهرهبرداری کرد و شاهد تحول در زندگی روزمره شهروندان و اقتصاد کلان بود.
چالشها و راهکارهای هوشمندسازی شهری
هادی ابراهیمی مدیرعامل شرکت راهبرد هوشمند شهر در ادامه این نشست درباره موضوع هوشمندسازی در فضاهای شهری گفت: در سالهای اخیر، بحث هوشمندسازی در فضاهای شهری و پرداخت الکترونیک بهشدت مطرح شده است. بسیاری از سازمانها بهویژه شهرداریها به دنبال اجرای پروژههای هوشمندسازی هستند، اما مشکل اصلی این است که این سازمانها هنوز به طور دقیق نمیدانند چه خدماتی باید ارائه دهند و چه زیرساختهایی برای این هدف لازم است. علاوه بر این، شرکتهای فعال در حوزه فینتک و پرداخت نیز با چالشهای مشابهی روبرو هستند؛ چرا که نگاه آنها به موضوع هوشمندسازی عمدتاً از زاویه تراکنشها و پرداختهای خرد است و توانایی درک کامل نیازهای کاربران نهایی، مانند شهرداریها و شهروندان، را ندارند.
او اضافه کرد: یکی از مشکلات اصلی این است که شرکتهای پرداخت الکترونیک، باوجوداینکه سالها در این حوزه فعالیت میکنند، همچنان بهعنوان ارائهدهندگان خدمات پرداخت خرد عمل میکنند و دیدگاه جامعتری نسبت به مسائل کلان مانند هوشمندسازی شهرها ندارند. این شرکتها اغلب بر مبنای شاخصهای مالی؛ مانند تعداد تراکنشها، مبلغ تراکنشها و بهرهوری دستگاههای پوز (کارتخوانها) فعالیت میکنند و به جنبههای دیگر هوشمندسازی، مانند ایجاد زیرساختهای یکپارچه برای خدمات شهری، توجه چندانی ندارند.
ابراهیمی با برشمردن چالشهای موجود حال حاضر اظهار کرد: در ایران، شبکههای پرداخت الکترونیکی تحت نظارت شاپرک فعالیت میکنند که بهعنوان یکی از نهادهای تنظیمگر، نقش مهمی در هدایت این شرکتها ایفا میکند. اما واقعیت این است که سیاستهای شاپرک نیز بیشتر بر جنبههای مالی تمرکز دارد و کمتر به نوآوریهای لازم برای تحقق یک شهر هوشمند توجه میشود. این رویکرد باعث شده است که شرکتهای فینتک و پرداخت، بهجای تمرکز بر ایجاد راهحلهای جامع و نوآورانه، همچنان درگیر مسائل مالی و تراکنشی باقی بمانند.
مدیرعامل شرکت راهبرد هوشمند شهر با تأکید بر این که عدم همکاری مؤثر میان سازمانهای مختلف مانند شهرداریها، بانکها و شرکتهای فینتک یکی از چالشهای اساسی است، ادامه داد: هر یک از این نهادها با زاویه دید خاص خود به مسئله هوشمندسازی و خدمات شهری نگاه میکنند و این عدم هماهنگی، باعث ایجاد سردرگمی در میان کاربران نهایی میشود. بهعنوانمثال، اگر یک شرکت پرداخت الکترونیک به شهرداری مراجعه کند، اغلب تنها بهعنوان یک ارائهدهنده خدمات تراکنشی دیده میشود و نمیتواند نقش مؤثری در ایجاد زیرساختهای هوشمند شهری ایفا کند. این در حالی است که برای تحقق یک شهر هوشمند، نیاز به همکاری نزدیکتر میان این نهادها و تعریف دقیقتر نقش هر یک از آنها وجود دارد.
ابراهیمی همچنین گفت: در حوزه خدمات مالی و پرداخت، یکی از مشکلات کلیدی، عدم تعریف درست مدلهای کسبوکار است، او در این باره گفت: بسیاری از شرکتهای فینتک به علت عدم توانایی در تعریف مدلهای پایدار اقتصادی، به انحلال کشیده شدهاند. این شرکتها، بهجای تمرکز بر نوآوری و ارائه خدمات متناسب با نیازهای شهروندان و سازمانها، اغلب به دنبال جذب منابع مالی از طریق بانکها هستند و این رویکرد باعث شده است که هوشمندسازی بهعنوان یک هدف اصلی در نظر گرفته نشود.
ابراهیمی اضافه کرد: شهرداریها و نهادهای مرتبط، به علت مشکلات مالی و عدم توانایی در پرداخت هزینههای پروژههای بزرگ هوشمندسازی، بهدنبال راهحلهای کوتاهمدت و ارزانتر هستند. این موضوع باعث شده است که بسیاری از پروژههای هوشمندسازی با شکست مواجه شوند یا نیمهکاره رها شوند. علاوه بر این، برخی از شهرداریها بهجای تمرکز بر توسعه زیرساختهای هوشمند، به فروش خدمات جانبی و پروژههای غیرمرتبط مشغول شدهاند که این امر نیز روند هوشمندسازی را مختل کرده است.
مدیرعامل شرکت راهبرد هوشمند شهر معتقد است که برای موفقیت در حوزه هوشمندسازی و فینتک، نیاز به یک تغییر اساسی در رویکرد سازمانهای دولتی و خصوصی وجود دارد. او در این باره اظهار کرد: نهادهای مرتبط باید بهجای تمرکز بر جنبههای مالی و تراکنشی، به دنبال ایجاد زیرساختهای جامع و یکپارچه برای ارائه خدمات هوشمند به شهروندان باشند.
لزوم یکپارچگی دادهها در هوشمندسازی شهری
حسام مقصودلو عضو هیاتمدیره تفتا نیز در این نشست بر اهمیت یکپارچگی دادهها و رویکردهای هوشمندسازی تأکید و اشاره کرد که در ایران، فقدان هماهنگی در دادهها و سیستمهای پرداخت خرد از مشکلات کلیدی است. او همچنین تأکید داشت که هوشمندسازی باید بر سادهسازی فرایندها و بهبود خدمات شهری متمرکز باشد و نیازمند همکاری متوازن بین بخشهای دولتی و خصوصی است تا خدمات بهصورت کارآمد و مؤثر ارائه شوند.
وی افزود: در بحث هوشمندسازی شهری و دادهمحوری، موضوع اصلی این است که دادههای مردمی چه ارزشی دارند و چگونه میتوان از آنها بهدرستی استفاده کرد. یکی از چالشهای اصلی که در بسیاری از مناطق، از جمله ایران، مشاهده میشود، عدم وجود یک سیستم یکپارچه و دینامیک برای مدیریت دادههای پایه است. بهعنوانمثال، در ایران اطلاعاتی نظیر محل سکونت افراد به طور دقیق و هماهنگ بین ارگانها ثبت نمیشود. این عدم یکپارچگی دادهای نهتنها در بخشهای دولتی بلکه در حوزه خدمات شهری و عمومی نیز بهشدت مشهود است.
مقصودلو ادامه داد: ارگانهای مختلف مانند ثبتاحوال، شهرداریها، و شرکتهای خدماتی آب، برق و گاز هرکدام دادههای خاص خود را جمعآوری میکنند، اما هماهنگی و همافزایی بین این سیستمها وجود ندارد. این مسئله به عدم وجود قوانین و مقررات کافی برای الزام افراد به ثبت و بهروزرسانی اطلاعاتشان بازمیگردد. برای مثال، در کشورهایی که سیستمهای دادهمحور پیشرفتهتری دارند، افراد مجبورند که آخرین محل سکونت خود را در سیستمهای رسمی ثبت کنند. اما در ایران چنین اجباری وجود ندارد و هیچ هزینهای برای افراد در صورت عدم اعلام محل سکونت واقعیشان وجود ندارد.
او یکی از بزرگترین مشکلات کشور را عدم توانایی ارگانها در اجرای جریمهها و محدودیتهای قانونی برشمرد و در این باره گفت: یکی دیگر از مشکلات بزرگ در ایران، عدم توانایی ارگانها در اجرای جریمهها و محدودیتهای قانونی بر اساس کد ملی یا دیگر اطلاعات پایهای است. برای مثال، اگر یک قبض آب یا برق برای فردی صادر شود که مالک اصلی آن ملک نیست، ارگانهای مربوطه نمیتوانند اقدامات قانونی مؤثری انجام دهند، زیرا به طور دقیق نمیدانند با چه کسی طرف هستند. این وضعیت، ناشی از ضعفهای قانونی و فقدان یکپارچگی در دادههای پایهای است که میتوانند بهعنوان ستونهای اساسی سیستمهای هوشمند و دادهمحور عمل کنند.
عضو هیاتمدیره تفتا ادامه داد: از سوی دیگر، وقتی صحبت از پرداختهای خرد و سیستمهای تراکنشی میشود، رویکردهای مختلفی در سراسر جهان اتخاذ شده است. در کشورهایی مانند آلمان و هلند، تنها درصد کمی از مردم نیاز به انجام تراکنشهای روزانه دارند، زیرا بسیاری از افراد از بلیتهای سالانه یا سیستمهای پیشپرداخت استفاده میکنند. این نوع از سیستمهای پرداخت، نهتنها فرایند پرداخت را سادهتر میکنند، بلکه بار کاری شبکههای بانکی را کاهش داده و از پیچیدگیهای اضافی جلوگیری میکنند. در ایران اما همچنان بسیاری از سیستمها بر اساس تراکنشهای روزانه و خرد عمل میکنند. بهعنوانمثال، در متروی تهران هر روز هزاران تراکنش پرداخت خرد انجام میشود که این امر فشار زیادی بر روی زیرساختهای شبکه بانکی وارد میکند. این در حالی است که میتوان با راهاندازی بلیتهای سالانه یا ماهانه، و استفاده از فناوریهایی مانند QR کدها، این فرایندها را سادهتر و کارآمدتر کرد.
مقصودلو رویکرد شهرداریها و سازمانهای دولتی به هوشمندسازی یک مسئله کلیدی دانست و در این باره اظهار کرد: بسیاری از این سازمانها، بهجای اینکه به وظایف ذاتی خود مانند مدیریت دادهها و زیرساختهای شهری بپردازند، به کارهایی مشغول شدهاند که خارج از حوزه مسئولیتهای اصلی آنهاست. برای مثال، برخی از شهرداریها بهجای تمرکز بر بهبود زیرساختهای شهری و مدیریت بهینه دادهها، بهدنبال پروژههای جانبی مانند فروش خدمات غیرمرتبط میروند. این در حالی است که وظیفه اصلی شهرداریها فراهمکردن زیرساختهای مناسب برای شهروندان است تا بتوانند خدمات شهری را به طور مؤثر و کارآمد دریافت کنند.
او با تأکید بر این که باید میان بخشهای دولتی و خصوصی یک تعادل ایجاد شود، ادامه داد: هوشمندسازی به معنای واگذاری تمام وظایف به بخش خصوصی نیست، بلکه باید میان بخشهای دولتی و خصوصی یک تعادل منطقی ایجاد شود. اکوسیستم نوآوری میتواند بهعنوان یک ابزار مکمل عمل کند، اما نقش اصلی در هوشمندسازی شهرها باید بر عهده نهادهای دولتی و عمومی باشد. بهعنوانمثال، شهرداریها باید زیرساختهای لازم را برای توسعه اپلیکیشنهای هوشمند فراهم کنند، اما خودشان بهتنهایی نمیتوانند تمامی جنبههای هوشمندسازی را مدیریت کنند. آنها باید از تخصص و نوآوریهای بخش خصوصی نیز بهره بگیرند تا خدمات شهری بهصورت یکپارچه و کارآمد ارائه شود.
او همچنین اظهار کرد که جذابیت اصلی برای مردم در این است که خدمات شهری بهصورت سادهتر، سریعتر و مؤثرتر ارائه شود. مقصودلو معتقد است که ایجاد سیستمهای پرداخت پیچیده که نیازمند تراکنشهای روزانه و خرد هستند، نهتنها جذابیتی برای مردم ندارد؛ بلکه باعث پیچیدگیهای اضافی در فرایندها میشود. او همچنین تأکید کرد که هوشمندسازی واقعی زمانی اتفاق میافتد که فرایندها ساده شوند، بار کاری سیستمهای بانکی کاهش یابد و خدمات به شکلی ارائه شوند که نیازهای واقعی مردم را پوشش دهند.
مدیریت شهر هوشمند با نگاهی جامع و هماهنگ
سعید فردانی مدیرعامل سازمان فاوای شهرداری اصفهان و دستیار ویژه شهردار در امور هوشمندسازی هم در این پنل با اشاره به این که در روند هوشمندسازی شهرها، بحث پرداختهای الکترونیک و فینتک نقش مهمی ایفا میکند، گفت: یکی از چالشهای اصلی در این مسیر، نگاهی سیلویی به شهر هوشمند است؛ به این معنی که هر بخش از شهر مانند شهرداری، بانکها، و دستگاههای اجرایی، بهجای همکاری یکپارچه، به طور مستقل عمل میکنند. این رویکرد نهتنها باعث سردرگمی شهروندان میشود، بلکه دستیابی به موفقیت در اجرای پروژههای شهر هوشمند را دشوار میسازد. در نتیجه، مهم است که شهر هوشمند با نگاهی جامع و هماهنگ مدیریت شود، بهطوریکه شهروندان بتوانند بدون درگیرشدن در مسائل ساختاری یا نهادی، خدمات موردنیازشان را سریع و کارآمد دریافت کنند.
او در ادامه اظهار کرد: یکی از اصلیترین الزاماتی که باید به آن توجه ویژهای شود، امنیت سایبری و حفاظت از حریم خصوصی دادهها است. در پرداختهای الکترونیک، شهروندان باید اطمینان داشته باشند که دادههای شخصی و مالیشان در امنیت کامل قرار دارد. بدون این اطمینان، هرچند خدمات پرداخت الکترونیک باکیفیت و سریع باشد، با عدم استقبال عمومی مواجه خواهد شد. امنیت باید بهعنوان یکی از ارکان اساسی هر سرویس هوشمند، حتی پیش از راهاندازی خدمات، تضمین شود. در واقع، اگر سرویس ارائهشده نتواند امنیت دادهها را تأمین کند، نمیتوان آن را یک سرویس قابلاعتماد و پایدار دانست.
فردانی فرهنگسازی را یکی دیگر از الزامات کلیدی در مسیر هوشمندسازی شهرها برشمرد و گفت: بدون آگاهسازی و آموزش مناسب به شهروندان، نمیتوان انتظار داشت که آنها به طور فعالانه با این فناوریها همکاری کنند. شهروندان باید از مزایای استفاده از پرداختهای الکترونیک و سایر خدمات هوشمند آگاه شوند تا اعتماد لازم را کسب کنند. در بسیاری از موارد، دیده شده که خدمات هوشمند راهاندازی میشود، اما به دلیل عدم آگاهی عمومی، استقبال چندانی از آنها صورت نمیگیرد. ازاینرو، فرایند آموزش و آگاهسازی باید بهصورت گامبهگام انجام شده و پیش از انتظار همکاری از شهروندان، اطلاعرسانیهای لازم صورت گیرد.
او با تأکید بر لزوم یکپارچهسازی دادهها اظهار کرد: یکی دیگر از مواردی که در توسعه شهر هوشمند باید به آن توجه کرد، یکپارچهسازی زیرساختها است. در بسیاری از شهرها، تصمیمات کلان توسط نهادهای مختلف گرفته میشود و اجرا در بخشهای جداگانهای صورت میگیرد. این ناهماهنگی بین نهادها و دستگاههای اجرایی، بهویژه در پرداختهای الکترونیک، میتواند مشکلات زیادی ایجاد کند. برای مثال، اگر هر سازمان یا نهادی سیستم پرداخت الکترونیک مخصوص به خود را داشته باشد، این امر نهتنها هزینهها را افزایش میدهد، بلکه هماهنگی بین سرویسهای مختلف را نیز دشوار میکند؛ بنابراین نیاز به شبکههای ارتباطی متمرکز و قوانین یکپارچهساز برای پرداختهای الکترونیک وجود دارد.
مدیرعامل سازمان فاوای شهرداری اصفهان همچنین معتقد است که زیرساختهای فنی و مدیریتی نیز باید بهدرستی پیادهسازی شوند تا خدمات هوشمند، بهویژه در حوزه فینتک و پرداخت، بهصورت کارآمد و پایدار ارائه شود. او در همین راستا اضافه کرد: تجربه نشان داده است که اگر الزامات مدیریتی بهدرستی تنظیم و اعمال شوند، کشور ما از نظر فنی ظرفیت بالایی برای توسعه این خدمات دارد. بااینحال، هماهنگی بین بخشهای مختلف و ایجاد یک اکوسیستم همگرا از بازیگران مختلف، از جمله شرکتهای دانشبنیان و نهادهای اجرایی، ضروری است تا شهر هوشمند و خدمات پرداخت الکترونیک به شکل مؤثری در جامعه پیاده شود.
فردانی در نهایت تأکید داشت که برای موفقیت در مسیر هوشمندسازی، باید با نگاهی استراتژیک و آیندهنگر به توسعه فینتک و پرداختهای الکترونیک پرداخت، تا بتوان نیازهای شهروندان را به بهترین نحو پاسخ داد.
بدون دیدگاه